تاریخ: ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ ، ساعت ۲۱:۲۷
بازدید: ۶۵۶
کد خبر: ۹۰۸۰۰
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

اثر ریزش قیمت نفت بر ارز و سهام | بورس تهران با بورس‌های عربی همراه می‌شود؟

می متالز - هر بشکه نفت برنت در هفته گذشته ریزش بیش از ده درصدی را تجربه کرد. حالا نیز پس از اعلام جنگ نفتی رسمی عربستان علیه روسیه انتظار برای ریزش سنگین نفت حداقل در معاملات آغاز هفته بازار جهانی دوشنبه وجود دارد.
اثر ریزش قیمت نفت بر ارز و سهام | بورس تهران با بورس‌های عربی همراه می‌شود؟

به گزارش می متالز، به دنبال این موضوع بورس‌های عربی سراسر قرمز شده‌اند و ریزش قیمت تا ده درصد شاهد هستیم. اما اثر ریزش قیمت نفت بر وضعیت کنونی اقتصاد ایران چیست؟

خلاصه‌ای از تحلیل اثر قیمت نفت بر ارز و بورس را در ادامه می‌خوانید.

ارز: کاهش قیمت نفت می‌تواند افت بیشتر درآمد نفتی کشور که بعد از تحریم‌ها افت چشم‌گیری داشته است را به دنبال داشته باشد. پای لایحه بودجه 99 دولت را در تحلیل باز نمی‌کنیم چون خود بودجه ابهامات بسیاری به خصوص در بخش فروش نفت یا نرخ تسعیر ارز نفتی دارد. اما به صورت کلی کاهش قیمت نفت درآمد کنونی دولت از محل فروش نفت و مشتفات نفتی را کمتر از قبل می‌کند. علاوه بر این باید توجه داشت که بین 30 تا 40 درصد از درآمد ارزی غیرنفتی کشور نیز به پتروشیمی‌ها اختصاص دارد. علاوه بر این افت قیمت نفت به عنوان شاخص بازار انرژی اثر خود را بر کل بازار انرژی‌ منعکس می‌کند که کاهش هزینه‌های تولید می‌تواند از سمت بهای تمام‌شده نیز بر قیمت کالاها فشار وارد کند. در شرایط کنونی نگرانی از اقتصاد جهانی فشار را بر قیمت کالاها نیز افزایش داده است و ترس از رکود اثرات خود را در تصمیمات بانک‌های مرکزی جهان (همه به سمت سیاست انبساطی حرکت کرده‌اند) و کاهش قیمت کالاها و سهام منعکس کرده است. در نتیجه می‌تواند افت بیشتر درآمد ارزی برای کشورهایی مانند که ایران که صادرکننده کالاهای پایه هستند به دنبال داشته باشد.

کاهش درآمد ارزی چه نفت چه غیرنفتی در شرایط کنونی اقتصاد کشور، می‌تواند به رشد بیشتر نرخ ارز منجر شود. البته از سمت دیگر احتمالا کاهش تقاضای ارز نیز می‌تواند موثر باشد.  این کاهش تقاضا می‌تواند در نتیجه کاهش قیمت ارزی کالاهای مصرفی نهایی را نیز رقم بزند (برای مثال اگر قیمت انرژی، فولاد و دیگر فلزات کاهش پیدا کند احتمالا باید در انتظار اثرات خود را در قیمت قطعات خودرو و کالاهای نهایی نیز منعکس می‌کند) اما درعین حال در التهاب اقتصادی کشور اثر کاهش درآمد ارزی نسبت به گذشته می‌تواند خود را نشان دهد.

برای مثال در کشورهای عربی نیز وابستگی بسیار شدیدی به نفت وجود دارد و در نتیجه با این استدلال باید در انتظار کاهش ارزش ارز کشورهای عربی بود. اما اگر به وضعیت اقصاد کشور خودمان در سال‌های نه‌چندان دور نگاهی داشته باشیم نیز می‌توان تا حدودی این داستان را درک کرد. در سال‌های 93 و 94 نفت ریزش سنگینی را تجربه کرد اما نرخ ارز در اقتصاد کشور نوسان آن‌چنانی نداشت. در کشورهایی که به نفت اعتیاد دارند و بیماری هلندی را تجربه می‌کنند اثر کاهش شدید قیمت نفت می‌تواند تورم‌های سنگین و جهش نرخ سایر ارزها در برابر ارز ملی را به دنبال داشته باشد. اما این موضوع زمانی در واقعیت رخ می‌دهد که این کشورها توان مدیریت و عبور از وضعیت کنونی را نداشته باشند. در شرایطی که قیمت نفت نزول شدید پیدا می‌کند در کشورهای وابسته به نفت به ذخایر ارزی دستبرد زده می‌شود. در نتیجه کشورهای عربی که تقریبا همگی نرخ ارز پین‌شده با دلار را دارند (نسبت ثابتی از دلار را به عنوان نرخ پول ملی خود ثبت کرده و همان را دنبال می‌کنند) در دوره کوتاه‌مدت و میان‌مدت می‌تواند در حفظ نرخ ارز خود موفق شوند؛ البته به صورت مشخص باید گفت در عمده موارد نرخ ارز پین‌شده به دلار در نهایت به نابودی تولید یک کشور و وابستگی شدید به واردات ختم می‌شود گرچه بعضا به اثرات مثبت آن در نتیجه اطمینان‌بخشی به جذب سرمایه‌گذار خارجی اشاره می‌کنند.

اما هر چه سرکوب نرخ ارز در یک اقتصاد طولانی‌تر شود آن اقتصاد می‌تواند آسیب‌پذیرتر باشد و در کشور ما نیز تحریم‌ها، از اثر سیاست اشتباه اقتصادی طولانی‌مدت به جهش شدید نرخ دلار طی ده سال اخیر رونمایی کرد. بر این اساس کاهش قیمت نفت به کاهش درآمد نفتی و غیرنفتی کشورهای وابسته منجر خواهد شد و می‌تواند اثرات خود را با تورم و کاهش نرخ پولی ملی منعکس کند. حالا هر چه دوره قیمت‌های پایین نفت طولانی‌تر شود در نتیجه شدت آسیب‌پذیری این کشورها نیز بیشتر خواهد شد. به همین دلیل است که نسبت به آینده اقتصادی کشورهای وابسته به نفت، با توجه به چشم‌انداز تاریک قیمت طلای سیاه، بدبینی وجود دارد.

بر این اساس اگر افت قیمت در طولانی‌مدت رخ دهد اثر منفی خود را در کاهش ارزش پول ملی کشورهای نفتی و ایجاد تورم منعکس می‌کند که این موضوع بیش از همیشه می‌تواند اقتصاد ایران را نیز تهدید کند. همچنین اثر مستقیم نرخ دلار بر قیمت سکه و همچنین اثر نگرانی‌ها از اقتصاد جهانی بر قیمت طلا مورد توجه است. 

بورس: بورس‌های عربی ریزش شدید را تجربه کردند. نگرانی در اقتصاد جهانی ریزش محسوس سهام در بورس‌های بزرگ دنیا مانند آمریکا را به دنبال داشته است. این موضوع فشار بر قیمت سهام در بورس‌های عربی را بیشتر کرد. رکود بازار کالایی و ریزش قیمت نفت نیز اثر محسوسی بر افت شدید سهام عربی داشته است. افت قیمت کالاهای پایه طبیعتا اثر منفی بر بورس تهران نیز خواهد داشت و سیگنال‌های رکود جهانی می‌تواند به بورس تهران نیز منعکس شود.

اما جنبه دیگر از کاهش قیمت نفت که معمولا بورس‌های عربی را با ریزش شدید همراه می‌کند به توضیحات بالا در خصوص سرکوب نرخ ارز در این کشور بازمی‌گردد. همان‌طور که اشاره شد با کاهش قمیت نفت و درآمدهای ارزی در نتیجه انتظار برای ضعف ارزش پول ملی کشورهای وابسته به نفت نیز وجود خواهد داشت اما این کشورها همچنان با ذخایر ارزی خود به جنگ با تولید و صنعت داخلی رفته و آن‌ها را نابود می‌کنند؛ مثال واضح آن به اثر ارز 4200 بر شرکت‌های داخلی بازمی‌گردد. بر این اساس در حالی‌که با ذخایر ارزی نفتی خود در حال نابودی تولید و حذف رقابت‌پذیری تولید داخل با واردات هستند در نتیجه این موضوع اثرات خود را در بازار سهام نیز منعکس می‌کند. همچنین مشابه با بورس تهران بخش بزرگی از بورس‌های عربی نیز کامودیتی‌محور بوده و مستقیم به نوسان قیمت نفت وابسته هستند.

اما در بالا اشاره شد که دولتمردان ایران نیز گرچه مانند عرب‌ها علاقه عجیبی به سرکوب تولید و تامین نیازهای کوتاه‌مدت مصرف‌کننده دارند اما پس از دوره سخت حدود دو سال اخیر چندان این توان برای ادامه سرکوب نرخ ارز وجود ندارد. بر این اساس اگر بنا بر سطوح پایین قیمت نفت به دنبال آن افت قیمت فرآورده‌های نفتی، پتروشیمی و سایر مشتقات نفتی در طولانی‌مدت باشد و در عین حال تحریم‌ها بر اقتصاد کشور ادامه پیدا کند، ضعف پول ملی می‌تواند اثر معکوس بر بورس داشته باشد. البته رشد سهام در جهت جبران کاهش ارزش سهام به دنبال افت پول ملی رخ می‌دهد. علاوه بر این باید به جهش عجیب قیمت سهام در بورس تهران نیز توجه داشت که می‌تواند عامل فشار بر قیمت سهم در شرایط کنونی باشد.  

اثر مستقیم قیمت نفت بر سهام پالایشی و دیگر صنایع را در گزارش‌های آتی بخوانید.

سلیمان کرمی

عناوین برگزیده